روش های یادگیری و مطالعه

کنکور مطالعه کردن نیست، چطور مطالعه کردنه!!

سلام خدمت تمامی داوطلبان گرامی

ازمهم ترین عوامل تعیین کننده  موفقیت یا شکست در کنکور نحوه برنامه ریزی صحیح برای یادگیری و مطالعه است.

یادگیری و مطالعه یک فرآیند مادام العمر است که به طور قابل توجهی درک، قابلیت ها و تجربیات زندگی ما را شکل می دهد. چه در حال آماده شدن برای کنکور در آینده باشید، چه به دنبال تسلط بر یک مهارت جدید باشید یا صرفاً دانش خود را بر اساس یک علاقه شخصی گسترش دهید، داشتن استراتژی های مناسب برای مطالعه و یادگیری موثر بسیار مهم است. این مقاله در3گام به طریقه درست مطالعه ، یادگیری و غلبه بر کند خوانی می پردازد.(براساس کتاب روش مطالعه و یادگیری دکتر علی اکبر سیف)

یادگیری و انواع آن چیست؟

رابطه یادگیری و حافظه به چه صورت است؟

انواع روش های یادگیری کدام است؟

روش های مطالعه از نظر کی،پی،بالدریج چیست؟

تکنیک های غلبه بر کند خوانی؟

اگر مایل به آموزش و اصلاح نحوه مطالعه و یادگیری هستید میتوانید  پس از مطالعه مقاله نسبت به رزرو نوبت از طریق لینک زیر اقدام کنید.

رزرو مشاوره اصلاح روش مطالعه

یادگیری هم کسب دانش است هم ایجاد تغییر در رفتار و عواطف آدمی. در یادگیری به دانش جدیدی دست می یابیم یادگیری غالباً با آموزش همراه است اما واقعیت این است که این یک فرایند مادام العمر است یادگیری از بدو تولد آغاز می شود و اغلب به عنوان یک سفر بی پایان توصیف می شود زیرا ما در طول زندگی مان چیزهایی را تجربه می کنیم و به طور مداوم یاد می گیریم یادگیری معنا و مفهوم عمیق تری نیز دارد. توانایی یادگیری فقط مربوط به تفکر نیست بلکه شامل ارزش ها، باورها، احساسات و حواس نیز هست. به عبارت دیگر یادگیری فقط شامل یادآوری و به خاطر سپردن نیست بلکه موجب ایجاد ارتباط، تفکر انتقادی، درک، ارتباط ایده ها، تفکر مستقل و انتقال دانش به زمینه های مختلف می شود از یادگیری به عنوان یک فرایند در حال رشد یاد می شود که به کسب تجربه کمک می کند. یادگیری یکی از مهمترین فعالیت های انسان است و غالباً به عنوان روشی توصیف می شود که می تواند درک و رفتار ما را نسبت به سایر انسان ها و محیط پیرامون مان تغییر دهد. یادگیری به دو دسته تقسیم می شود یادگیری هم به‌صورت عمدی یا ارادی است و هم غیرعمدی و اتفاقی. در یادگیری عمدی (intentional learning)، ما به اراده چیزی می‌آموزیم مانند مطالعه کردن. برخلاف یادگیری عمدی، در یادگیری اتفاقی یا غیرعمدی (incidental learning)، بی‌آنکه بخواهیم یادمی گیریم. مثل دیدن ، یادگرفتن واکنش صحیح از یک راننده حرفه‌ای در پیچ‌های خطرناک هنگاهی که کنار دست ایشان نشسته ایم.

بیشتر یادگیری ما عمدی است و برحسب انتخاب و اداره. به اراده خودمان درس می‌خوانیم و دانشگاه می‌رویم. یادگیری، بسیار نیازمند توجه و تمرکز و اقدام هدفمند و برنامه‌ریزی است.

رابطه یادگیری و حافظه به چه صورت است؟

حافظه یعنی توانایی ذخیره و بازیابی اطلاعات در زمانی که افراد به آن نیاز دارند، است.
انسان 3مدل حافظه دارد حافظه حسی،کوتاه مدت یا فعال و بلند مدت.

حافظه حسی:

حافظه حسی اولین مرحله یادگیری و به یادسپاری اطلاعات می باشد، در این حافظه نسخه دقیقی از اطلاعات ذخیره می شود.گنجایش این حافظه بسیار زیاد است اما مدت زمان ذخیره سازی اطلاعات در آن کوتاه می باشد. وقتی محرکی وارد حافظه حسی شود اگر مورد توجه یا دقت قرار گیرد اطلاع یا خبری که معرف آن محرک است به حافظه کوتاه مدت انتقال می یابد.

ولی اگر به آن توجه نشود فراموش می شود و یعنی از این حافظه حذف می گردد.

حافظه کوتاه مدت:

همانطور که از نام این حافظه پیداست، حافظه کوتاه مدت به شما این امکان را می‌دهد که اطلاعات خاصی را در مورد هر چیزی، برای مدت کوتاهی به خاطر داشته باشید. حافظه کوتاه مدت به عنوان یکی از انواع حافظه به اندازه حافظه حسی زودگذر نیست، اما به اندازه حافظه بلند مدت نیز ماندگار نیست. حافظه کوتاه مدت به عنوان حافظه اولیه یا فعال نیز شناخته می‌شود.

طبق نتایج حاصل از تحقیقات می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که خاطرات کوتاه مدت فقط حدود ۳۰ ثانیه دوام می‌آورند. وقتی خطی از کتاب یا رشته‌ای از اعداد را می‌خوانید که باید آن را به خاطر بسپارید، در اصل حافظه کوتاه مدت شما است که شروع به کار می‌کند.

شما می‌توانید به کمک تکرار، اطلاعات مورد نیاز را در حافظه کوتاه مدت خود نگه دارید. به عنوان مثال، اگر نیاز به یادآوری رشته‌ای از اعداد دارید، ممکن است تا زمانی که آنها را در جایی یادداشت نکنید، نیاز باشد که آنها را با خود تکرار کنید. با این حال، اگر از شما خواسته شود که آن اعداد را حدود ۱۰ دقیقه پس از یادداشت کردن آنها به خاطر بیاورید، به احتمال زیاد نمی‌توانید

حافظه بلند مدت:

ما اکثریت قریب به اتفاق خاطرات زندگی‌مان را در حافظه بلند مدت خود ذخیره می‌کنیم . این خاطرات از نظر اهمیت متفاوت هستند.

اطلاعات و خاطرات حافظه بلند‌ مدت از یادآوری نام چهره یک فرد در کافی شاپ مورد علاقه شما تا سایر اطلاعات مهم مانند تولد یک دوست یا همسر یا آدرس خانه متفاوت است. هیچ محدودیتی برای اینکه حافظه بلند مدت ما تا چه مدت و به چه اندازه‌ای اطلاعات را ذخیره کند، وجود ندارد.

اطلاعات رسیده به حافظه حسی اگر مورد توجه قرار گیرد به حافظه کوتاه مدت انتقال می یابد حالا اگر این اطلاعات رسیده به حافظه کوتاه مدت به رمز در بیاید و با اطلاعات قبلی پیوند داده شود وارد حافظه بلند مدت می شود.

در واقع ما می‌توانیم حافظه بلند مدت را به دو دسته اصلی تقسیم کنیم: حافظه بلند مدت بیانی و غیر بیانی.

حافظه بیانی شامل حافظه معنایی و رویدادی، حافظه غیر بیانی شامل حافظه کسب مهارت و حافظه واکنش های هیجانی

یادگیری زمانی رخ می دهد که اطلاعات از مخازن حسی و حافظه کوتاه مدت با موفقیت گذرانده شود و وارد حافظه درازمدت شود.اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت ، درصورت لزوم ، به حافظه کوتاه مدت بازگشت میکنند و شخص بر اساس آن پاسخ می دهد.به مجموعه آنچه در قسمت بالا گفته شد فرایند خبرپردازی یا پردازش اطلاعات می گویند.یادگیری مفهومی در حافظه بلند مدت جای دارد.

انواع روش های یادگیری کدام است؟

یادگیرندهی ماهر کسى است که هم به‌روش‌هاى کسب شناخت مجهز است و هم به‌روش‌هاى کسب فراشناخت. روش‌هاى یادگیری شناخت و فراشناخت یا به اصطلاح راهبردها یا استراتژى‌هاى شناختى و فراشناختى معروف‌ هستند. در زیر این روش‌ها را معرفى مى‌کنیم.

راهبرد یا استراتژى (Strategy) به یک نقشهی کلى یا مجموعه‌اى عملیات که براى رسیدن به هدف‌ معینى طرح‌ریزى شده است گفته مى‌شود. بنابراین، راهبردهاى شناختى وسایل شناختى هستند که ما براى رسیدن به‌هدف‌هاى شناختى خود، مانند انجام دادن یک تکلیف یا جواب دادن به سؤال‌هاى یک آزمون برمى‌گزینیم.

راهبردهاى شناختى ابزارهاى یادگیرى هستند. راهبردهاى شناختى در واقع راهبردهاى یادگیرى و یادآورى هستند. راهبردهاى شناختى به‌ ما کمک مى‌کنند تا اطلاعات تازه را براى ترکیب با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخیره‌سازى آنها را در حافظهی درازمدت آماده کنیم فرایند هایی که به کمک آن یادگیری و یادآوری و تفکر صورت می پذیرد.

از سوى دیگر، راهبردهاى فراشناختى ابزارهائى هستند براى هدایت راهبردهاى شناختى و نظارت بر آنها. از جملهی این راهبردها مى‌توان تعیین هدف براى یادگیری، طرح سؤال دربارهی مطالبى که خوانده مى‌شوند، ارزشیابى از آنچه خوانده شده است، و تنظیم سرعت مطالعه را نام برد. به‌ سخن دیگر، یادگیرنده به‌ کمک راهبردهاى فراشناختى از راهبردهاى شناختى خود حداکثر استفاده را مى‌برد فراشناخت یعنی شناختن شناخت، دانش فرد درباره چگونگی یادگیری خودش

راهبرد شناختی شامل:

1- راهبرد تکرار یا مرور                      2- بسط یا گسترش معنایی                 3- سازماندهی

تکرار یا مرور

تکرار ، گفتن یک مطلب برای خود با صدای بلند یا اهسته می باشد. راهبرد تکرار یا مرور را به عنوان تکرار فعال یک موضوع برای سپردن آن تعریف کرده اند. ساده ترین نوع تکرار یا مرور ذهنی با هدف نگهداری مطلبی در حافظه موقتی یا حافظه کوتاه مدت تا زمان استفاده از آن انجام می شود . مثلا” وقتی که ما شماره تلفنی را از روی دفتر تلفن نگاه می کنیم و گوشی تلفن در فاصله ای به دور از ما قرار دارد و تا زمان رسیدن به گوشی و گرفتن شماره آن را با صدای بلند یا آهسته نزد خود تکرار می کنیم تا از فراموش شدنش جلوگیری نمائیم از این راهبرد سود می بریم . همچنین این راهبرد ما را در کوشش برای انتقال اطلاعات به حافظه دراز مدت کمک میکند.

بسط یا گسترش معنایی

اگر چه راهبرهای تکرار و مرور یادگیرندگان را در انتخاب و کسب اطلاعات و دانشهای مورد نیاز کمک می کنند، اما اینها به تنهایی برای یادگیرندگان مطالب، به ویژه موضوعات معنی دار، کافی نیستند. دمبو (1994)  در این باره گفته است :« راهبردهای تکرار و مرور نقش زیادی در یادگیری ایفا نمی کنند. آنها بر توجه و رمز گردانی اطلاعات در نظام خبر پردازی کمک می کنند ، اما یادگیرنده را در ساختی معنا از اطلاعات و ربط دادن اطلاعات جدید با آنچه قبلا” آموخته شده، یاری نیم دهند. بهمین علت است که راهبرد های تکرار و مرور عموما” برای انتقال درست اطلاعات به حافظه دراز مدت کافی نیستند.

بنابراین ، یادگیرندگان به راهبردهای دیگری بجز تکرار و مرور نیاز دارند تا آنان را در ربط دادن اطلاعات جدید به اطلاعات قبلا” آموخته شده یاری دهد. راهبرد بسط یا گسترش معنایی همین منظورها را برآورده می سازد.

به طور کلی ، میتوان گفت که بسط معنایی فرآیند تفکر درباره یک مطلب جدید است برای زبط دادن آن مطلب به دانش موجود فرد. این کار از راه افزودن جزئیات بیشتر به مطلب تازه، خلق مثالها و موارد ی برای آن، ایجاد تداعی بین آن و اندیشه های دیگر ، و استنباط کردن درباره آن انجام میشود.

سازماندهی:

سازماندهی بهترین و کاملترین نوع راهبرد یادگیری و مطالعه است. سازمان دهی نوعی راهبرد بسط معنایی است، اما تفاوت آن با راهبرد های دیگر در این است که یادگیرنده در استفاده از راهبرد سازماندهی ، برای معنی دار ساختن یادگیری ، به مطالبی که قصد یادگیری آنها را دارد نوعی چار چوب سازمانی تحمیل میکند. اما چنین عملی در راهبردهای بسط و گسترش الزامی نیست . این چار چوب سازمانی میتواند خاص اطلاعات جدید باشد(یعنی نوعی سازمان درونی )، یا اینکه مطالب جدید را به دانش موجود ربط دهد چار چوب بسطی      

 

ساده ترین شکل سازماندهی این است که اطلاعات را در دسته هایی قرار دهیم تا آنها را آسانتر یاد بگیریم و راحت تر با یاد آوریم . گنجایش حافظه کوتاه مدت یا حافظه فعال محدود است و بنابراین نمی توانیم در یک زمان بر تعداد زیادی ماده یادگیری تمرکز کنیم . وقتی که ماده های متعدد یادگیری را دسته بندی می کنیم از بار حافظه فعال خود می کاهیم و قدرت تمرکز مان را بیشتر می کاهیم . همین امر علت اصلی تسهیل یادگیری از راه دسته بندی اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتی که میخواهیم یادبگیریم که نمی کنیم بلکه از راه تقطیع ماده های اطلاعاتی را محدود می سازیم . دسته بندی را میتوان بر اساس تلفظ کلمات ، ترتیب زمانی رویدادها ، و نظایر اینها انجام داد. همچنین برای این منظور می توان از مقوله مختلفی مانند حیوانات، گیاهان، موادمعدنی، و غیر استفاده کرد.

راهبرد فراشناختی:

راهبردهای فراشناختی شامل سه راهبرد زیر می شود:

1- راهبردهای برنامه ریزی: شامل تعیین هدف برای یادگیری مطالعه، پیش بینی زمان لازم برای مطالعه، تعیین سرعت مناسب مطالعه، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است.

2- راهبردهای کنترل و نظارت: منظور ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت خود و زیر نظر گرفتن و هدایت آن است.

3- راهبردهای نظم دهی: انعطاف پذیری در رفتار، یادگیرنده را موجب می شود و به او کمک می کند تا در هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد(سیف، 1380).

تمایز راهبردهای شناختی و فراشناختی

در بیشتر تعاریف مربوط به فراشناخت، مؤلفه های راهبرد و دانش گنجانده شده است. اما کاربرد چنین تعاریفی دارای مشکلات زیادی است. یکی از مشکلات اصلی، تفکیک راهبردهای شناختی و فراشناختی است. یکی از سوالاتی که در این خصوص مطرح می شود این است که بین راهبردهای شناختی و فراشناختی چه تفاوتی وجود دارد؟

آیا دانش بیانی می تواند ماهیت فراشناختی داشته باشد. برای مثال، آیا دانشی که فرد در مورد مشکل درک اصول بیوشیمی دارد دانش شناختی است یا فراشناختی؟(نیاز آذری، 1382)

به نظر فلاول (1998)، آن چه با دانش فرد از فرآیند های شناختی و محصولات آن مرتبط باشد فراشناخت است. در این مفهوم، بر فرآیند فکر کردن تاکید زیادی می شود. وی می گوید دانش فراشناختی ممکن است از دانش شناختی متمایز نباشد اما تمایز این دو در نحوۀ استفاده از اطلاعات است. از این رو، تنها تفاوت بین آنها، انتخاب سنجیده و دقیق و نه کورکورانه راهبردهاست.

راهبردهای شناختی برای دست یابی به یک هدف خاص (مثلاً درک یک متن) استفاده می شوند اما راهبردهای فراشناختی برای اطمینان از تحقق هدف به کار می روند (برای مثال، به منظور ارزیابی میزان درک یک متن خوانده شده، فرد خود را مورد آزمون قرار می دهد). تجربیات فراشناختی معمولاً به دنبال فعالیت های شناختی می آیند.

به اعتقاد لوینگستون (1997)‌ تجارب فراشناختی یا قبل از فعالیت شناختی می آیند و یا بعد از آن، ‌و اغلب نیز وقتی روی می دهند که شناخت فرد با شکست مواجه شود. مثلاً وقتی یادگیرنده متوجه می شود که معنی مطالبی را که تازه خوانده، نفهمیده است از راهبرد فراشناختی سوال کردن از خود استفاده می کند.

 

روش های یادگیری و مطالعه (از آموزش تا اصلاح)

 

روش های مطالعه از نظر کی،پی،بالدریج چیست؟

مطالعه ثمربخش از 2 عامل متاثر است، یکی علاقه نسبت به مطلب خواندنی، دیگری کاربرد ماهرانه فنون مطالعه، علاقه نسبت به مطالب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود، کاربرد فنون بهتر، مطالعه را آسانتر، سریع تر و لذت بخش تر می سازد، در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد و سبب می شود تا او به مطالعه بیشتر بپردازد، از خواندن مطالبی که نباید بخواند دوری نکند و در زمان کمتر مطالب بیشتری را بخواند (سیف،1379)
    کی. پی بالدریج از متخصصین آموزشی در کتاب روش های مطالعه، این روش ها را به 7 گروه تقسیم می کند
    -1 خواندن اجمالی:
    هدف از خواندن اجمالی، دست یافتن به نکات و مطالب مهم کتاب و کشف کردن ساختمان مواد و مطالبی در یک زمان کوتاه و با سرعت زیاد است. روش خواندن اجمالی، مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش مطالعه، در جستجوی نکات کلیدی درباره مواد و ساختمان مطالب و نظر و سبک مولف هستیم.
    -2 تند خواندن:
    هدف از تند خواندن یا سریع خواندن یک کتاب، کسب یک آشنایی کلی، با مطالب کتاب از طریق مرور کتاب، با یک سرعت فوق العاده زیاد است. برای مرور کردن مطالبی که قبلاخوانده ایم و هنگامی که درک کمتری از مطالب، مورد نیاز است و وقت کمی موجود است، این روش توصیه می گردد.
    روش تندخواندن بر فن دیدزدن مبتنی است. دیدزدن مستلزم یک حرکت منظم، همراه با ریتم چشم بر روی صفحات است که فن دیدزدن امکان مرور مطالب را به طرزی بسیار سریع میسر می سازد.
    -3 عبارت خوانی:
    هدف عبارت خوانی افزایش سرعت مطالعه است. از طریق خواندن عبارات و جملات، به عوض خواندن کلمات عبارت خوانی باعث افزایش درک مطلب، از طریق شناسایی اندیشه ها و مفاهیم و رابطه بین آنها می شود.
    -4 دقیق خوانی:
    هدف دقیق خوانی درک کامل مطالب خوانده شده و نگهداری آنها به طرزی منظم و منطقی در حافظه است، به طریقی که یادآوری آنها برای استفاده های بعدی میسر باشد.
    از طریق دقیق خوانی می توانیم فهم بیشتری از مطالب توسط درک ساختمان مفاهیم و معانی داشته باشیم و خواننده ای که از این روش استفاده می کند. فنون اساسی روش دقیق خوانی عبارتند از سازمان دادن، حاشیه نویسی و علامت گذاری و خلاصه کردن.

-5 خواندن تجسسی:
    هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز حواس و درک عمیق تر معانی است.
    به کسی که دنبال چیزی می گردد، از کسی که دنبال آن نمی گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند. سوالات به شما کمک می کنند تا به دنبال چیزها بگردید. طرح سوال قبل از خواندن و در ضمن خواندن اجمالی، قدرت پیش بینی و علاقه مندی شما را افزایش می دهد.
-6
انتقادی:
    هدف از خواندن انتقادی دستیابی به قضاوت مستدل و درگیری عمیق تر با مطالب از طریق تجزیه و تحلیل معانی است. منظور از خواندن انتقادی، قضاوت کردن در مورد درستی، اعتبار، یا ارزش مطالب خواندنی براساس ملاک ها یا استانداردهای صحیح است. این کار می تواند، خواننده را از طرز تفکر معمولی و تنگی دید فارغ کند. این نوع خواندن همچنین، توانایی تشخیص و ارزش نهادن به زیبایی، نظم و حقیقت، یا هر چه که تعادلی را در برمی گیرد، ایجاد می کند.
 -7
درک زیبایی و جنبه های هنری مطلب:
    هدف از خواندن برای درک زیبایی و جنبه های هنری مطالب، افزایش آگاهی و لذت بردن از کارهای هنری است.
    در این روش علاوه بر خواندن برای درک زیبایی و جنبه های هنری که موجب بسط آگاهی از مطالب خوانده شده می شود، باعث غنی کردن زندگی و کسب لذت است.
   
    در جوامع مترقی روش های درست مطالعه نه تنها در ضمن آموزش دروس مختلف آموزشگاه ها به یادگیرندگان ارائه می شود، بلکه دوره های کوتاه مدت و بلندمدت روش های درست مطالعه و روش های سریع خواندن و مفهومی برای تمامی افراد علاقه مند دایر شده است و جهت شرکت جستن مردم در این دوره ها آنان را به عوامل مختلف مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند (سیف علی اکبر، 1379).

تکنیک های غلبه بر کند خوانی؟

کند خوانی نوعی از مطالعه است که در آن فرد در زمان مطالعه به علل متفاوت دچار عدم تمرکز و یادگیری می شود و همین مسئله سبب می شود سرعت مطالعه کاهش پیدا کند و شما یک متن را در مدت زمانی بسیار طولانی تر از استاندارد آن مطالعه کنید.

 مهم‌ترین معایب کند خواندن عبارت اند از:

  • از دست رفتن وقت و انرژی
  • حواس پرتی و عدم تمرکز کافی نسبت به درس و مطالعه
  • کاهش علاقه و انگیزه برای درس خواندن
  • خستگی
  • کاهش سرعت مطالعه
  • عقب ماندن از برنامه درسی
  • افزایش وسواسی

دلایل کندخوانی چیست؟  

1. بلند خوانی

بلندخوانی از دیگر عواملی است که باعث کند خوانی و کاهش کیفیت مطالعه می‌شود. بیشتر ما عادت کرده‌ایم که هنگام مطالعه صدای خود را بالاتر ببریم و درس بخوانیم. اغلب تصور می‌شود که بلندخوانی می‌تواند قدرت یادگیری را افزایش دهد و مطالب به خوبی در ذهن ما باقی بماند. اما این تصور کاملا غلط است چرا که بلندخوانی باعث کندخوانی، هدر رفتن انرژی و تایم برای مطالعه می‌شود.

2.کلمه خوانی:

یعنی نگاه کردن به یک یک کلمات به هنگام خواندن.برای این که بدانید کلمه خوانی می کنید یا نه، از کسی بخواهید تاهنگامی که شما به خواندن چیزی مشغول هستید به چشمان شما نگاه کند و تعدادحرکات چشم شما را برای هر سطر بشمارد. اگر تعداد حرکات چشم شما برابر با تعداد کلمات یک سطر است مطمئنا شما کلمه خوانی می کنید.

راه حل اینه که عبارت خوانی داشته باشید جمله بفهمید نیازی به خواندن تمامی کلمات نیست طبق این نظریه ها، در اولین قدم از ترک کندخوانی، داوطلبان باید بیاموزند که از تک به تک خواندن کلمات بپرهیزند.

هرکجا احساس کردید ناخوداگاه بر روی کلمات مکث میکند، سریعتر به سراغ سایر کلمات بروید.

حتی اگر لازم شد قسمتی از متن را نادیده بگیرید، سعی کنید از هر موقعیتی که شما را بر روی کلمه ای نگاه میدارد بگریزید.

فراموش نکنید که مغز به دنبال پیام کلی جملات است، نه کلمات جداگانه.

 

3.خواندن با چشم

با سرعت خودکارتان (مدادتان) پیش بروید زیر جملات خودکار یا مداد باشد

خیلی از داوطلبان چون درهنگام درس خواندن خود کتاب با چشم هایشان فاصله ای نسبتا دور دارد . در ذهن شان نم یماند دچار پراکندگی ذهنی میشوند اما وقتی با سرعت خودکارتان پیش بروید . هیچ اتفاقی نمیافتد فکر نکنید یادتان نمی ماند کاملا با این کار مطالب در ذهن تان می ماند
این روش نیز امتحان کنید حتما زیر تیتر های اصلی خط بکشید و زیر جملات اصلی خط بکشید یا دایره بکشید این باعث میشود که سرعت شما بالا برود یک پاراگراف را در نظر بگیرید که سخت باشد اول این که زیر تیتر های اصلی خط بکشید دوم اینکه با سرعت خودکارتان پیش بروید و همین طوری که دارید پیش میروید خط بکشید و سوم اینکه به نصف خط که رسیدی علامت سوال بکشید این باعث میشود نصف ش میشود سوال و نصف آن میشود جواب و کاملا در ذهن شما میماند و کند خوانی تان ظرف مدت یک هفته یا ده روز برطرف میشود وو قدرت تحلیل شما ده برابر بشود

 

4.همون اول کار جز خوانی میکنید

از کلی خوانی شروع کنید و بعد وارد جزئیات بشوید

یعنی اینکه بهترین راه این است که ابتدا متوجه بشوید که بدانید موضوع اصلی درس بر چه مفهومی است در مورد چی میخواد صحبت کند . وقتی شما متوجه بشوید موضوع اصلی از چه قرار است این مبحث خیلی خوب در ذهن شما میماند و بهترین روش است پس اول از کلیات استفاده کنید بعد ازجزئیات ولی متاسفانه اغلب برای بار اول جز خوانی داریم و همین باعث کند خوانی می شود.

 

5.عدم مشخص کردن محدوده زمانی

محدوه زمانی مشخص کنید

من ظرف مدت 30 دقیقه، 4 الی 5 صفحه باید بخوانم محدوه زمانی وقتی معین میکنید ذهن شما دستور میدهد که سرعت خودتان را تنظیم کنید و بعد با تکنیک های که گفته شد باعث میشود ذهن شما تحلیل گر بسیار قوی بشود و سرعت شما چندین برابر بشود ممکن است یک هفته الی 10 روز اذیت بشوید بعد 10 روز کاملا مشکل کندخوانی شما برطرف میشود.

 

6.عدم داشتن برنامه ریزی صحیح برای مطالعه

1.دربرنامه ریزی خود پیش مطالعه قرار نداده

2.قبل از خواندن سوالات احتمالی را پیش بینی نمیکند

3.بعد از خواندن خودش را امتحان نمی کند

4.در برنامه ریزی جایی برای رفع اشکال مباحث خوانده شده نگذاشته

5.حال و هوا مطالعه ندارد

راه حل استفاده از روش murder(مردر) و sq3r، sq4r، به عنوان مثال روش مردر توضیح داده خواهد شد برای اطلاع از سایر روش ها می توانید نسبت به دریافت نوبت در لینک زیر اقدام فرمایید.

روش مردر

M (mood) حال و هوا: پیش از شروع مطالعه حال و هوا برای آن را برای خود ایجاد کنید

U(understand) درک و فهم: مطالبی که میخوانید تا جای ممکن به صورت کلی درک کنید از کم وکیف فهم خود آگاه شویدعلامت گذاری بخش هایی که متوجه نشدید

R(recall) یادآوری:آنچه برای خود در مرحله قبل خوانده اید یاداوری کنید. دراین مرحله تفسر و تحلیل انجام دهید.

D(detect and digest) کشف وهضم: مراجعه به قسمت هایی که نتوانستید یاداوری کنید مطالب پیچیده به اجزای ساده تر تبدیل کنید.

E(expand) بسط و گسترش: مطالبی که می خوانید به آنچه قبلا یادگرفته اید ارتباط داده وبه آن شاخ و برگ دهید و عبارت هارا قضاوت کنید مثلا بگویید با این جمله موافق هسصتم یا نه.

R(review) مرور و پاسخ دادن: آخرین مرحله روش مردر است. مرور کردن مطالب خوانده شده به قصد تعیین کم وکسری های احتمالی. در حین مرور آموخته های قبلی به یاد بیاورید وبه نکات مهمی که قبلا توجه نکرده اید توجه کنید.

این مقاله را برای هر کدام از دوستانتان که فکر می کنید دچار کند خوانی هستند و روش های مطالعه و یادگیری  صحیح نمی دانند و به کمک احتیاج دارند، بفرستید در صورت تمایل جهت رزو نوبت راهنمایی و مشاوره در این زمینه بنده در خدمتم در تایم های اعلام شده میتوانید نسبت به دریافت نوبت اقدام فرمایید.